• انواع «لـِ» :
  1. حرفِ جرّ(جارّة):
  • بر سر اسم می­آید و اسمِ جلوی خود را مجرور می­کند.   

لـِ + مؤمنٌ ! لِمؤمنٍ  /  لـِ + مؤمنون ! لِمؤمنینَ    /   لـِ + مؤمنانِ ! لِمؤمنیْنِ      

  • به معنای «برای، از آنِ، ...» است.              

الحمدُ للهِ: ستایش از آنِ خداوند است.

  • اگر بر سر ضمیر بیاید به صورت «لـَ» نوشته می­شود.          

لَهُم مَغفرةٌ و أجْرٌ عظیمٌ.  (لـِ + هُم ! لَهُم)

  • اگر در ابتدای جمله بیاید معنایِ «داشتن» می­دهد.

لِلمُؤمِن عِرضٌ عظیمٌ:  مؤمن آبروی بزرگی دارد.   /   لی کتابٌ تاریخیٌّ ثمینٌ: کتاب تاریخی گران­بهایی دارم.

  1. حرفِ نصب(ناصِب):
  • بر سر همه صیغه­هایِ فعلِ مضارع می­آید و آن را منصوب می­کند.
  • معنای «تا، تا اینکه، برای اینکه، ...» می­دهد.
  • معمولاً بعد از یک جمله کامل به کار رفته و علت جمله قبل را مطرح می­کند.

ذَهَبنا إلی المسجد لِنشارکَ فی حفلة عید الغدیر: به مسجد رفتیم تا در جشنِ عید غدیر شرکت کنیم.

  1. حرفِ جزم(جازم):
  • بر سر صیغه­های غائب(1تا6) و متکلم(13و14) فعلِ مضارع می­آید و آن را مجزوم می­کند.
  • معنای «باید» می­دهد.
  • اغلب در ابتدای جملات می­آید.
  • اگر بر سرِ این نوع «لـِ» حروفِ «وَ، فـَ، ثمَّ» بیاید، این حرف به صورت ساکن «لـْ» نوشته می­شود.

فَلْیَتَوکّلِ المُؤمنونَ علی الله. ! پس مؤمنان بر خداوند باید توکل کنند.

انتهای فعل «یتوکّلِ» در واقع ساکن وجود دارد و کسره انتهای آن برای خواندن است (کسره عارضی).

 

  • در هنگام تشخیص انواع «لـِ» حواسمان به مصدرها باشد. مصدرها شبیه فعل­ها هستند ولی اسم هستند و «لـِ» بر سر آن­ها فقط «جارّة» است.

ذَهَبتُ إلی بیت صدیقتی لِتعلّم اللغة الانجلیزیَّة. ! به خانه دوستم برای یادگرفتن زبان انگلیسی رفتم.